به عنوان یک کارآفرین برای بقا و پیشرفت در کسب و کار خود باید بتوانید در هنگام مواجه با چالش های غیر قابل پیش بینیِ بازار با قدرتِ بداهه پردازی خود راهکارهایی را ابداع کنید و به سرعت با آن سازگار شوید. بداهه پردازی در ابداع چنین راهکارهایی متفاوت از کار هنرمندانی است که بصورت بداهه یک استندآپ کمدی را اجرا می کنند، گرچه شباهت های آشکاری نیز میان این دو در ارتباط با نحوۀ نشان دادن واکنش، برقراری ارتباط و انطباق با شرایط وجود دارد. کلید موفقیت در کسب و کار و یک استندآپ کمدی بطور معمول بکارگیریِ قاعدۀ «Yes, and» و نه «Yes, but» می باشد.
برای توضیح بیشترلازم به ذکر است که در قاعدۀ کلی «Yes, and» کمدین هایی که در صحنه حضور پیدا می کنند و قصد اجرای یک نمایش طنز بصورت کاملا بداهه را دارند به اولین ایده ای که مطرح می شود پاسخ آری می دهند و با پرداختن و پرورش بیشتر این ایده نمایش را به پیش می برند در حالیکه که در قاعدۀ «Yes, but» با وجود پاسخ مثبت به ایدۀ اولیه، نه چیزی به آن اضافه و نه به خوبی پرورده می شود.
بطور قطع می توان نکات بسیاری را در خصوص چگونگی بداهه پردازی موثر در ابداع راهکارهای نو در کسب و کار از کتاب « Getting to ‘Yes And’: The Art of Business Improv» آموخت که توسط باب کولهن که خود استاد هنر کمدی و کسب و کار است نوشته شده است. کولهن استاد دانشکده کسب و کار در دانشگاهِ دوک (Duke) است که بداهه گویی را از برخی بزرگان عرضۀ کمدی مانند تینا فِی و اِمی پوهلر آموخته است.
کولِهن از روانشناسی اجتماعی و شناختی به علاوۀ اقتصاد رفتاری بهره می گیرد تا به دیگرانی که دربازار کسب و کار اشتغال دارند نشان دهد که چگونه می توان بر تفکر و اندیشۀ خود تکیه کرد و با چالش های موجود در کسب و کار با نگاهی نو و ذهنی چابک برخورد کرد.
آنچه در ادامه می آید اسرار و نکاتی در خصوص بداهه پردازی در ابداع راهکارهای تجاری است که می تواند نقش بسیاری در ارتقا و بهسازی فرهنگ سازمانی ایفا کند:
1.از تلاش کردن و شکست خوردن قبل از رسیدن به موفقیت نهراسید. اگر که از شکست بترسید هرگز چیزی نمی آموزید و نمی توانید خود را با نیازهای در حال تغییر مشتریان خود و محیط بازار وفق دهید. درست مانند یک نمایش کمدی باید رویکردی خلاقانه اتخاذ کنید و مشتاق مواجه با بدترین و بی رحمانه ترین بازخوردها و یافتن راهکارهای عملی باشید، آنهم با لبخندی که هیچگاه از چهره یتان محو نمی شود.
2. به تیم تان بگوئید چه می خواهید، چرا و چگونه. در بیان نیت و قصد خود صریح باشید. اعضای تیم شما اگر از این امر آگاهی نداشته باشند که باید در چه جهتی حرکت کنند و چگونه به اهداف خود برسند نمی توانند در ایجاد تحولی و تغییر در کسب و کار شما مثمر ثمر باشند. هیچ فرمول مشخص و تعیین شده ای برای تغییر و تحول در کسب و کار وجود ندارد، بنابراین لازم است با پیامی مثبت به ابداع راه حل های نو اقدام کنید. با اتخاذ رویکرد «Yes, but» افراد شور و شوق خود را از دست می دهند.
3. همواره از ایده های نو با آغوش باز استقبال کنید و چیزی به آن بیافزایید. قاعدۀ «Yes, and» تکنیکی برای بداهه پردازی است که برای مدت های مدیدی الهام بخش افراد برای حرکت به جلو بوده است. در هنگام طرح نظرات و پیشنهادات و برای تشویق افراد به پاسخگویی مطمئن شوید که همه افراد به قدرت این قاعده واقف اند. به اعضای تیم خود بیاموزید چگونه بطور فعال به نظرات و پیشنهادات مطروحه همچون داده های ورودی به سیستم توجه کنند و با دقت به آن گوش دهند.
4. با دعوت افراد به مشارکت و دادن بازخورد، آنها را با خود همراه سازید با تشویق افراد به دادن بازخورد و استقبال از نظراتشان نشان دهید که برای ایده های آنها ارزش قائلید و می خواهید که همه ی افراد در فرآیند تصمیم گیری مشارکت داشته باشند. مشارکت اعضای تیم می تواند همه ی افراد را ترغیب به همراهی نماید زیرا علیرغم کاری و تلاشی که این مشارکت می طلبد به افراد احساس داشتن مالکیت شخصی در کسب وکار را می دهد.
5.اعتماد تیمی را از طریق تجارب مشترک ایجاد کنید. میان اعضای تیم باید پیوند و ارتباط نزدیکی وجود داشته باشد و این ارتباط را می توان با سازماندهی رویدادی در محلی خارج از محیط کسب و کار ایجاد نمود. کلید این کار نه تنها در جمع کردن افراد در محلی واحد بلکه ایجاد تجربه ای به یاد ماندنی در محلی است که اعضای تیم را در آینده بیشتر به یکدیگر مرتبط سازد. چنین پیوند و ارتباط نزدیکی را همواره می توان از طریق تجلیل و قدرانی از اعضای تیم تقویت کرد.
6.به طور منظم اعمال و چالش های تیمی را برنامه ریزی کنید. پیام این بخش این است که کار نیکو کردن از پر کردن است. این نکته را می توانیم در بازیهای المپیک و ورزش های حرفه ای ببینیم. پیش از آنکه امید به نشان دادن واکنش سریع به تغییرات بازار داشته باشید لازم است که توانایی عمل هماهنگ و خودکار میان خود و اعضای تیمتان را افزایش کنید تا بتوانید در موقع ضرورت به سادگی و بدون بروز هر گونه مشکل و اصطکاکی با یکدگیر کار کنید.
7.رهبران باید الگو باشند. کارآفرینان باید پایبند به گفته و تعهدات خود، ثابت قدم، مشتاق و در برابر اقداماتشان پاسخگو باشند. فارق از آنکه چه اتفاقی می افتد کارآفرینان باید مدلی از رویکرد «Yes, and» باشند و همواره افراد را از نیاز به تغییر و تحول آگاه سازند و بیشترین تلاش را برای شنیدن ایده های نو، یادگرفتن و منطبق ساختن خود با شرایط حدید انجام دهند. این اقدامات و اعمال رهبر است که فرهنگ کسب وکار را تعیین می کند.
8.تیم خود را برای شروع فرآیند تغییر توانمند سازید. مالکیت عنصر ضروری در خلق یک محیط فراگیر است. تیم خود را برای آنکه بتوانند در خلق و محافظت از چنین فرهنگی سودمند باشند توانمند سازید. هرگز اجازه ندهید ملامت و عیب جویی در نقش عاملی مخرب و مشکل ساز به محیط کاری شما نفوذ پیدا کند. مطمئن شوید اعضای نیم منابع و آموزش کافی برای انجام تعییرات در کنار شما را در اختیار دارند. برای بداهه پردازی در ابداع روش ها و راهکاری نو اعضای تیم به سطحی از آرامش و آسودگی نیاز دارند.
9. افرادی که ارزش های تیم را انکار و آن را تضعیف می کنند حذف کنید. تیم کوچکی که بخوبی با یکدیگر کار می کنند بسیار موثرتر از تیمی بزرگ اما ناکارآمد می باشد، این نکته عینا در مورد یک گروه اجرای نمایش کمدی نیز صادق است. گاهی هیچ اقدامی برای تیم، شرکت و البته خود کارمند به اندازۀ قطع همکاری و یا پیوستن به گروهی جدید پیش از وارد آوردنِ خسارتی جبران ناپذیر سودمند نمی باشند.
10.برای وقوع تغییر مورد نیاز از خود سرسختی نشان دهید. رهبری که مجری سرسخت تغییر می باشد هیچ گاه از پیگیری طرح هایی که آغاز گشته اند دست نمی کشد. با پریدن از شاخه ای به شاخه ی دیگر بدون پیگری کافی ایده های نو مسبب فرسودگی کارمندان در ایجاد تغییر و تحول لازم می شوید. تمامی تغییرات باید به اصول، ارزش ها و اهداف بنیادین کسب و کار پیوند بخورد.
چه کسی حدس می زد که تکنیک ها بکار رفته توسط گروه های کمدی را بتوان اینگونه در کسب و کار ها اعمال کرد؟ این تنها مثال دیگری از ارزش تفکر خلاق و تدوین و تنظیمِ دوبارۀ اصول و قواعد از حیطه ای به حیطۀ دیگر می باشد. آیا چنین سطحی از تفکر و اندیشه در کسب و کار شما وجود دارد؟ آیندۀ کسب و کار شما می تواند بسته به انطباق و بکارگیری آن داشته باشد.
ترجمه از منبع: huffingtonpost