مقاله ادبیهنر جهان

کوبیسم در ادبیات

جریان های ادبی پس از جنگ با نگاهی به کوبیسم در ادبیات :
مکتبهای جدیدی که پس از مکتب سمبولیسم در پایان قرن نوزدهم روی کار آمدند. دامنه نفوذ خود را تا قرن بیستم و جنگ جهانگیر اول کشاندند. چندین نویسنده بزرگ که در نوشتن رمان و نمایش و تحقیق شهرت یافته اند مانند ژول رومن و آندره ژید و ژرژ دوهامل، کار ادبی خود را از شعر شروع کردند. در نتیجه، بحث و جدال شدیدی درباره فن شعر و حتی ماهیت و چگونگی شاعری در گرفت که اصول آن را می توان به شرح ذیل خلاصه کرد:
. ا- ماهیت و کیفیت «الهام شاعرانه» چیست؟ آیا شعر باید آخرین درجه تجلی نیروی عقلانی باشد یا با عرفان و اشراق پیوند یابد؟ آیا شعر یک نوع تجربه مذهبی و «ریاضت» است؟ یا بازی بی ثمر و بی منظور کلمات و اوزان مسلسل است؟ ژول رومن در کتاب آفرینندگان حسب حال شاعری را می نویسد که الفاظی را بر حسب اتفاق از کتاب لغت در آورد و پهلوی هم چید و موضوع جالبی برای سرودن شعر کشف کرد. «دادائیسم» از همین جا ناشی می شود.
۲- آیا شعر باید «ارابه اندیشه» شود و عقاید عمیق فلسفی را بیان کند؟ یا فقط به ساختن آهنگ های خوش آیند بپردازد و معنی را تابع موسیقی کلام کند؟ از همین جاست که جدال «شعر سره» آغاز میشود.
۳- آیا شعر باید، در هر حال، معنای واضح و مشخص و روشنی داشته باشد یا به شیوه مالارمه در تنگنای افکار مبهم و تاریک فرو رود؟ و بنابراین آیا شعر باید در قلمرو فهم گروه وسیع عوام قرار گیرد یا فقط به انحصار معدودی از خواص در آید؟ پل والری هواخواه اصل اخیر است.
– آیا شعر باید به همه سنن ادبی پشت پا بزند و الفاظ و زبان تازه ای بیابد و شیوه بیان دیگری کشف کند و بدعتهای رمبو و لافورگ را تا پایان ادامه دهد و از قیود زبان جاری و تعبیرات رایج و متداول وارهد و در هذیان الفاظ غوطه ور شود؟ اصول مکتب «سوررئالیسم» از همین جا سرچشمه می گیرد.
ها سرانجام، آیا شاعر باید پابند اوزان و قوافی قدیم باشد یا به شعر آزاد رو کند و حتی وزن و قافیه و عروض و بحور را به کناری نهد و جز نثر آهنگدار نگوید؟ .
این مسائل در کتاب های متعددی مانند فن شعر (۱۹۱۳) از «پل کلودل»، و رساله ای در باب صنعت نظم (۱۹۲۳) از «ژول رومن» و شنویر و شعر سره (۱۹۲۵) از « آبه بر مون Bremond » و در بیانیه سور رئالیستها و ضمن درس های پل والری در مدرسه «کلژ دو فرانس» (بخصوص رساله مقدمه ای بر فن شعر) مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
جوابهای گوناگون و متناقضی به این سؤالات داده شده است. عده ای از شاعران پیشاپیش صفهای تندرو قرار گرفتند و برخی، از «خیر الامور اوسطها» پیروی کردند و دیگران به عقب برگشتند و عقاید کهن را به میل و ذوق خود تفسیر نمودند و در نتیجه، مکتبهای «کلاسیسیسم نو» و «رمانتیسم نو» را به وجود آوردند. ولی شدید ترین عقاید افراطی از مکتب «کوبیسم» که پیش از جنگ جهانگیر اول تشکیل شد آغاز می شود. و اینک به شرح این مکتب می پردازیم.

کوبیسم در ادبیات
نخستین شاعری که کوبیسم را با موفقیت وارد ادبیات کرد گیوم آپولیتر (۱۸۸۱ – ۱۹۱۸) بود که از هواخواهان جدی کوبیسم در نقاشی محسوب می شد و کتابی نیز با عنوان نقاشان کوبیست نوشته بود. «آپولینر» پیش از آن، طرفدار مکتب سمبولیسم بود و سپس با حدت و ولع سرسام آوری به همه مکتبهای « پیشرو» می پیوست و طرح جدیدی برای آنها می ریخت و اصول تازه ای وضع می کرد و با نبوغ شعری و نفوذ کلام و قدرت تنوع و تازه جوئی خود راههای شگفت انگیزی پیش پای شاعران جوان میگشود. او را باید پیشوای مسلم تمام سبک های جدید و تندرو و افراطی شمرد. زیرا همه شاعرانی که پس از او بنای مکتب تازه ای را گذاشته اند تحت تأثیر افکار و عقاید و اشعار او بوده اند.
«آپولینر» در سال ۱۹۱۰ به این فکر افتاد که شاعر، مانند نقاش کوبیست، به جای نشان دادن یک جنبه از هر چیز بهتر است تمام جهات آن را نشان دهد: بدین معنی که اجزاء اشیاء خارجی را «منتزع و مجرد» کند و اگر نتواند، دست کم ترتیب و تنظیمی را که عادت ذهن به درک و بینش اشیاء تحمیل کرده است در هم بریزد و سپس آن اجزاء را از نو پهلوی هم بچیند بی آنکه آنها را با روابط منطقی و خاطره و احساس و استشهاد و تصور و تصدیق به یکدیگر پیوند دهد. بدین طریق شاعر می تواند به «واقعیت برتر» (سوررئالیته Surrealite) نایل شود و روش خاصی برای دوباره آفریدن جهان به دست آورد. مکتب «سوررئالیسم» از همین جا ناشی می شود. حتی لفظ «سوررئالیسم» را نیز خود آپولینر ساخته است. (پیش از آن، در سال ۱۸۴۶، بودلر کلمه «سورناتورالیسم Surnaturalisme» را برای نقاشی جدید پیشنهاد کرده بود.)
خصوصیت این گونه شعر در این است که ابتکار عمل را به دست الفاظ می سپارد؛ صور ذهنی بدون پیوند منطقی، گرم گرم از خاطر بیرون می جهند (و بنابراین احتیاج به نقطه گذاری از میان می رود)، تفنن و بدعت خاصی در طرز چیدن حروف چاپخانه به وجود می آید تا برای چشم نیز لذت و درک تازهای حاصل شود (نحوه چاپ بعضی از قطعات اشعار آپولینر، به مناسبت موضوع و مضمون، به شکل دل و قطره های باران و سیگار برگ و ساعت و کراوات است) و شاعر در ساختمان جمله و قوانین دستور زبان و انتخاب و استعمال وزنهای نادر و نامرسوم آزادی تام دارد. روز ۱۵ فوریه ۱۹۱۲، ژرژ پولتی G. Polti ، در مجله «لزوریزون» sما Horizons (افقها)، ضمن بحث از روابط تازه شعر و هنرهای تجسمی از تولد «کوبیسم ادبی» سخن گفت. و در همان سال مجله هفتگی «فانتازیو» Fantasio ، در واقع به قصد شوخی، متونی از شاعران و نویسندگان بسیار متفاوت را (مارینتی – پل فور – ژول رومن – سن پل رو) را زیر عنوان «ادبیات کوبیستی» گردآوری کرد. در واقع اگر پژوهش های مربوط به حروفچینی شاعران فتوریست و اونانیمیست و خطاطی های آپولینر توانسته باشند نقاط مشترکی با نقاشی های گلز، لژه و پیکاسو پیدا کنند (به عنوان مثال نثر ماورای سیبری Prose du Transsiberien ما از بلز ساندرار). به ادبیات پیشرو قبل از ۱۹۱۴ معمولا عنوان دراماتیسم یا «اورفیسم» داده میشد (مانند آثار آپولینر). اما این عنوان «کوبیسم ادبی» را دوباره در تاریخ ۳ دسامبر ۱۹۱۶) «پل در مه» .P Derme در مورد شعر ماکس ژاکوب به کار برد که خود او هم همین عنوان را
به خود داد و پس از آن، فردریک لوفور F. Lefevre عنوان آخرین قسمت از پژوهش خود را درباره شعر جوان فرانسه (۱۹۱۷) به همین نام نامید. بالاخره مقاله آندره مالرو با عنوان سر چشمه های شعر کوبیستی، در مجله شناخت (Connaissance) این شعر را به مدرنیسم زائیدۂ شعر رمبو و مالارمه مرتبط دانست.
با اینکه بر اثر وقوع جنگ جهانی اول و مرگ نابهنگام آپولینر، کوبیسم ارزش و اعتبار خود را از دست داد، راه های تازه ای که آپولینر در شعر پیش گرفته بود، مورد تقلید و پیروی شاعران آینده قرار گرفت و مکتب های تازه ای مانند «سوررئالیسم»، که ادامه دهنده کوبیسم بود، از شعر آپولینر الهام میگرفت.
از میان شاعران دیگری که به این مکتب منسوب بودند می توان آندره سالمون Salmon و ماکس ژاکوب Jacob و پیر روردی Reverdy و ژان کوکتو Cocteau
را نام برد.

بخشی از کتاب مکتب های ادبی نوشته رضا سید حسینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا