معرفی کتاب

کتاب عکس و دیدن عکس

عکس به ما چه می دهد، ما از عکس چه می گیریم نوشته یوریک کریم مسیحی

کتاب عکس و دیدن عکس

نوشته یوریک کریم مسیحی انتشارات بیدگل

پیشگفتار کتاب

از سالی پیش از انقلاب تا سال ها پس از آن، هنری که بیش از دیگر هنرها رشد کرد و قوام یافت و تناور شد، و نسل نویی از هنرمندانش را پرورش داد، عکاسی بود. عکاسی نخست از رهگذر پاگیری و پیروزی انقلاب تولدی نو و اهمیتی تازه یافت، و دو سال پس از آن، با آغاز جنگ بزرگی که بر سر مردم ما آوار شد، این عکاسی بود که برنده بود، و سرعت بالندگی و آفرینندگی اش شتابی چنان یافت که گویی تجربه ی ده ساله را در یک سال و پختگی صد ساله را در ده سال کسب کرد.

اما، وقتی کشور آرام شد و قرار گرفت و زندگی روال نسبتن طبیعی خود را یافت و اوضاع از همه نظر وارد مرحله ای تازه شد، اینک میدان برای مباحث نظری عکاسی باز شده بود و دیگر تنها به دل خطر و حادثه زدن و عکس هایی ماندگار از رویدادهای تاریخ ساز آفریدن مطرح نبود؛ اینک نسل تازه ای از راه رسیده بود که نه تنها می خواست خوب عکس بگیرد، که می خواست عکس خوب بگیرد؛ و نه تنها می خواست عکس خوب بگیرد، که می خواست عکس خوب را خوب ببیند و خوب بفهمد و بتواند زیبایی و چندلایگی آن را کشف کند. این جا بود که کتاب های عکاسی دیگر فقط عکسینه (آلبوم عکس) نبودند و کتابهای نوشته دار پدید آمدند و کم کم تعداد عکس ها کم شد و نوشته ها بیشتر شدند و کتابهای نظری خارجی ترجمه شد و به بازار آمد؛ اما همچنان جای کتابهای نظری تألیفی خالی بود.

امروزه، به سبب امکانات گسترده ای که فناوری دیجیتال در دوربین های عکاسی و گوشی های تلفن همراه در اختیار همگان قرار داده، دیگر مرز روشنی بین عکاس و غیرعکاس دیده نمی شود. از آن رو که امکانات یاد شده فرصت عکسبرداری آسان، پرشمار و بی هزینه را به همگان می دهد، امکان سطحی، پیش پا افتاده و مبتذل شدن عکاسی نیز فراهم آمده است. از این رو، دانش، یا دست کم سلیقه ی عکاسی داشتن، نه تنها می تواند از سقوط عکاس و عکاسی به چاه ابتذال جلوگیری کند، بلکه می تواند آفریدن عکس خوب و دیدن آگاهانهی عکس ها را همراه آورد.

من، در دیدن عکس، چنان که برای احساس، اندیشه و نگرش عکاسان ارزش و اهمیتی تمام قائلم، برای مخاطبان عکس نیز همین اهمیت و ارزش را معتبر می شمارم، و در متن کتاب بر آن تأکیدی چندباره کرده ام که مخاطب در تبلور معناها و مفاهیم و کشف لایه های عکسها نقشی کلیدی دارد؛ و این ماییم، مخاطبان عکس، که چیستی و جهان درونی یک عکس را کشف یا حتا تعیین می کنیم. ما، مخاطبان عکس، نباید اهمیت «کار» دیدن عکس را اندک بشماریم. عکس ها موجودند، اما، با مایند که هستی می یابند.

من در سالهای دور عکاسی می کردم، اما این کارم چندان دوام نیافت. دیدم نگریستن به عکس و غوطه ور شدن در آن و کشف مفاهیم پنهان و دقت در لایه های مختلف آن برایم جذاب تر از عکاسی ست. از این رو به جای عکاسی کردن به دیدن عکس پرداختم و در سال های دراز این کار راههای نامطلق و شناوری برای بهتر، درست تر، و دقیق تر دیدن عکس ها یافتم و بعد از این همه سال گمان کردم شاید بتوانم یافته هایم را با نیروهای تازه فس عکاسی در میان بگذارم و شاید راهی را که من – مثلن – در ده سال رفته ام نسل نوآمده در یک سال برود.

برای هر چه روشن تر و گویاتر شدن فصول ۲۶گانهی کتاب، حدود ۵۰۰ عکس به کار گرفته ام و در هر سطری که موضوع و یا مفهومی را مطرح کرده ام عکس یا عکس هایی را برای فهم بهتر مثال آورده ام. بازنشر ۵۰۰ عکس، هم کار من را آسان کرد و هم، چنان که انتظار می رود، کار خواننده را آسان خواهد کرد.

در میان این ۵۰۰ عکس عکسی از عکاسان ایرانی دیده نمیشود. این فقدان دو دلیل دارد:

١. ما در کشورمان جایی نداریم که دست کم بخشی از عکسهای عکاسی معاصر ایران را در اختیار داشته باشد تا با مراجعه به آن بتوانیم این بخش از داشته های عکاسی مان را ببینیم. پس، من ناچار بودم برای دیدن نمونه ای از این عکسها و انتخاب آنها برای به کارگیری شان به اینترنت مراجعه کنم؛ که کردم. اما به گونه ای نامنتظر دیدم آثار چندانی از عکاسان معاصر، و حتا غیرمعاصر، کشورمان وجود ندارد. این نمونه ها چنان کم شمار بودند که می توانم گفت خبر چندانی از عکاسی معاصر ایران در اینترنت نیست.

۲. برای جبران این فقدان ناچار بودم به عکاسان یا نشریاتی که بایگانی عکس دارند، و یا دوستانی که بایگانی ای شخصی از این آثار را فراهم آورده اند مراجعه کنم؛ که این، نیازمند صرف کردن وقتی عمده بود، اما من نه چنین وقتی را داشتم و نه چنان امکانی

یوریک کریم مسیحی

فروردین ۱۳۹۳

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا