این تصاویر عمل میکردند: نگاهی به نمایشگاه ملاحت محب خواه در گالری چوم
نمایشگاه آثار ملاحت محبخواه با عنوان یادسپاری: عشق و اندوه، از تاریخ 22 دی تا 13 بهمن در گالری چوم انزلی برگزار شد. از این آثار احساس عمیقی میجوشید، بهطوریکه بیننده را درگیر آشوبی احساسی میکرد. تخیل و خلاقیت را میشد در طرحها و ضربههای قلممو و استفاده از بافت، رنگ، نوع قاببندی، نورپردازی و چیدمان کارها دید. مرکزگریزی وجه مشخصه همه کارها بود. هیچ تصویر مجزایی وجود نداشت و تصاویر مدام در کنش و واکنشی همسطح نسبت به هم بودند. مرکزگریزی با تمهیداتی مثل حضور سایهها، همنشینی تصاویر همارز و محوسازی و سرایت مرز شقهکننده صفحه به متن تصاویر مجاور به دست آمده بود. سایهها به شکلهای مختلف به بخش تعیینکنندهای از این آثار تبدیل شده بودند. در برخی کارها با نوع قابسازی، چنین نتیجهای حاصل شده بود. در برخی کارها نیز محدودیت بوم کنار زده شده بود و طرحهای منقوش بر حریر با ابعاد بزرگ و لحاظ کردن فاصله با دیوار، سایهها را در خود فرومیکشیدند، همانطور که بیننده را نیز از سمت دیگر.
این آثار تلاشی بودند برای آفرینش نمودهای گوناگونی از لحظههای تروماتیک. تلاشی که مستلزم حرکت و درنتیجه شمول زمان بود. و همین حس حرکت مداوم، حال را با گذشته تروماتیک ادغام میکرد و از حضور خلأ و شکافی در عرصه نمادین پرده برمیداشت. برگشت به لحظات تروماتیک همراه بود با پذیرش شکست در دست یافتن به انسجام و رسیدن به یک هویت کامل. حضور میل را میشد در گسترش تجربه و امتداد حیات بر پایه تفاوتها و در عین حال نمادین کردن ناتمامیِ این حرکت دید. همنشینی هندسی فیگورها و اشیاء و امتزاج آنها و سرایت رنگ و اجزای تصاویر به یکدیگر چه به صورت گسسته و چه پیوسته و وارونهسازی با انعکاس در آبگونهای مواج این حرکت و سیالیت را القا میکرد. واریاسیونهای مختلف هر لحظه، تحلیل رفتن تصاویر و حل شدن آنها در هم، توهم اشراف و غلبه بر تروما را برملا میکرد. همه چیز گویای حضور میل بود، همه چیز در حال چیزی شدن بود، چیزی که به دست نمیآمد. تراکم منهای مختلف چه در طول و عرض کارها با تکرارهای محوشونده و چه در لایههای رنگ و لرزشها نمود داشت.
نسترن صارمی در استیتمنت نمایشگاه میپرسید: این تصاویر چه میخواهند؟
آنچه مخاطب در مواجهه با این آثار حس میکرد، حس درماندگی و کششی برای فرورفتن در تصاویر بود. این تصاویر عمل میکردند، آنچه را که میخواستند صورت میبخشیدند، ما را فرومیکشیدند در خود، ما را که چون سایههایی لرزان نگاه میکردیم. ما را فرومیکشیدند در دهلیزی از وجوه حیات که شاید خودمان میترسیدیم درش را باز کنیم و در آن قدم بگذاریم.
نویسنده: لاله فقیهی
تصاویر آثار و نمایشگاه ( برای دیدن تصویر بزرگتر روی آنها کلیک کنید)