کارآفرینان هنری می گویند، آینده روشن است
کارآفرینان هنری درمورد شرایط خود می گویند،که آینده را روشن می بینند. این مقاله بیانی متفاوت از تجربه هنرمندان کارآفرین است.
براساس گزارش جدیدی که از سوی پروژه ملی فارغ التحصیلان هنرهای استراتژیک (SNAAP) ارائه شده است، تصور رایج هنرمندانی که دخلشان به خرجشان نمی رسد یک افسانه است. گزارش ویژه SNAAP، یعنی “مهارت های حرفه ای و آموزش کارآفرینی برای هنرمندان” بیش از 30000 هنرمند فارغ التحصیل از تمام سنین و رشته های خلاق، شامل معماری، هنرهای تجسمی، تاریخ هنر، اجرا و آموزش هنر، نویسندگی خلاقانه، رقص، طراحی، موسیقی و هنرهای تئاتر که بین سال های 2011 تا 2015 فارغ التحصیل شده اند را بررسی کرده است. نظرسنجی آنلاین و مدیریت اطلاعات پایگاه داده، طراحی شده اند تا از طریق رسیدگی ریشه ای نسبت به احساس سودمندی که هنرمندان در زمان دریافت آموزش های هنری خود دارند، تاثیر آموزش های هنری را افزایش دهد.
به نظر می رسد، کارآفرینان هنری به سرعت تبدیل به یک بخش در حال رشد از اقتصاد چرخشی[1] است. بیش از 15 میلیون آمریکایی خویش فرما (دارای شغل خصوصی) هستند و تعداد قابل توجهی از این کارآفرینان، هنرمندان خلاق می باشند. آن دسته از هنرمندان که به این نظرسنجی پاسخ دادند، حدود 80 درصد گفته اند که در بعضی موارد هنرمند خویش فرما یا کارآفرین هنری خودکفا بوده اند.
بر طبق گفته های بسیاری، موفقیت آنها به عنوان یک کارآفرین هنری، به شدت به تجربه دانشگاهی شان وابسته است – هرچند که بسیاری از آنها زمینه هایی را مشخص کرده اند که سازمان های دانشگاهی در آنها دارای فرصت رشد هستند. همانطور که اکثر افرادی که قبلا آموزش عالی داشته اند می دانند، تخصص افراد اغلب عمیقا در تجربه عملی آنها تعبیه شده اند – و هنرمندان از این امر مستثنی نیستند. اکثراَ گزارش می دهند که مهارت های کارآفرینی خود را از طریق کاربرد دنیای واقعی توسعه داده اند، هر چند شکاف بین آموزش کارآفرینی دانشگاه و تجربه پس از آن در حال نزدیک شدن به هم است.
رضایت کلی به همینجا بسنده نمی کند: کارآفرینان هنری درآمد بیشتری نسبت به پیشینیان خود گزارش کرده اند، و در مجموع نسبت به هنرمندان قبل از خود رضایت مالی بیشتری دارند.
کارآفرینان هنری بعد از فارغ التحصیلی احساس اعتماد به نفس بیشتری دارند
بر طبق گزارش SNAAP، بیشتر دانشکده های هنری از کارآفرینان موفق هنری که از مهارت های کسب و کار خود اطمینان دارند استفاده می کنند. به گفته پاسخ دهندگان، توسعه مهارت های مالی و تجاری به میزان قابل توجهی به سطح اعتماد آنها کمک کرده است: 39 درصد از پاسخ دهندگان گفتند که آموزش دانشگاهی آنها، تمام جنبه های توسعه شغلی، از جمله مدیریت مالی، را در برنامه درسی خود قرار داده است.
فارغ التحصیلان هنر اعتماد به نفس بیشتری در مورد مهارت های هنری واقعی دارند که در دانشکده تدریس می شوند. دانش آموختگانی که در دانشکده هنر درس خوانده اند، عمدتا انتظار دارند که تکن یک و نقدگری پایه را بیاموزند، اما معلوم شده که این روزها در برنامه های درسی هنری شان چیزهای بسیار بیشتری دریافت می کنند. با توجه به پاسخ دهندگان نظرسنجی، به اکثر آنها آموزش داده شده است که چگونه با تشویق به همکاری و ارجاع دادن به هم فکر کنند و ایده های جدید ایجاد نمایند. پاسخ دهندگان خاطر نشان کردند که دانشگاه ها به آنها کمک می کنند تا روش های جدیدی برای حل مشکلات یا عملکرد های نوین برای خلق هنر پیدا کنند.
در حالی که اکثر هنرمندان احساس می کنند که مدرسه هنر آنها را به شبکه وسیعی از مخاطبین، همکاران و هنرمندان موفق متصل می کند، تعداد بسیار کمی اظهار می کنند که مدرسه هنر آنها دقیقا به آنها آموزش نداد که با آن چه کار کنند. تقریبا 50 درصد گزارش دادند که توسعه شغلی با آموزش آنها نپیوسته و آنها احساس نمی کردند که قادر به استفاده کامل از خدمات توسعه حرفه ای بودند. علاوه بر این، 50٪ دیگر می گویند که آنها در معرض تنوع شغلی موجود در آموزشی که دیده اند، خارج از رشته تحصیلی شان، قرار نگرفته اند (نگاهی به برخی از شغل های هنری هم رده مورد علاقه ما بیاندازید).
هنرمندان ادعا می کنند که از توسعه برنامه های بلند مدت و استراتژیک برای اهداف شغلی خود، در حین یادگیری نحوه ی فروش و ترویج کار خود، سود خواهند برد. به گفته بسیاری از پاسخ دهندگان، یادگیری بهترین نحوه ی کار مهم است، اما توانایی انتشار موثر آن نیز به همان اندازه حیتی است. به همین ترتیب، کارآفرینان هنری می خواهند که آنها راهنمایی بیشتری در ارتباط با جامعه و یا فرصت های انجام سخنرانی عمومی داشته باشند. علاوه بر این، نظارت بر مسائل مالیاتی و حقوقی، مانند حفاظت و نقض حق نسخه برداری، یک ابزار موثر برای کارآفرینی هنری بود.
بیشتر بخوانید : 5 نکته برای کسب درآمد به عنوان هنرمند کارآفرین
دانشگاه اطلاعات و آموزش بیشتری برای ارائه به کارآفرین هنرمند دارد
به اندازه کافی جالب توجه است، بررسی SNAAP نشان می دهد که از دهه ی 1980 تا کنون چگونه بسیاری از هنرمندان، در زمان هایی، هنرمند خویش فرما بوده اند. آن دسته از پاسخ دهندگان که در سال 2005 فارغ التحصیل شده اند، سطح بالای خود اشتغالی داشته اند، و تا 80 درصد ادعا کردند که در یک یا چند محل خود اشتغال بوده اند. امروز هم همینطور است، اگر چه تعداد فارغ التحصیلان هنر کمتری ادعا می کنند که خود اشتغال بوده اند – کارآفرینان هنری امروزه حدود 78 درصد از رای دهندگان مورد بررسی را دربرمی گیرند، در مقایسه با اوج 84 درصد بین سال های 1985 تا 1996.
چه چیزی احتمالا می تواند پاسخگوی این شکاف باشد؟ در محیط دیجیتال، و دوستانه استارت آپی رو به افزایش امروزه، غیر معمول به نظر می رسد که فارغ التحصیلان هنر بعد از اتمام تحصیل بر روی پای خود نمی ایستند. با این حال، نگاهی به یافته های قبلی ما – که هنرمندان بین اهداف شغلی خود و آموزش هنرشانگسستگی می بینند – نشان می دهد که شاید هنرمندان اطمینان ندارند که انجام کارآفرینی به کدام مسیر باید بروند.
متاسفانه، تعداد دانش آموختگانی که احساس می کنند دانشگاه شان برای پر کردن شکاف بین مهارت های تجاری کسب و کار واقعی و کارآفرینی به آنها کمک می کند، تقریباَ کم است. براساس این مطالعه، تنها 26 درصد از دانش آموختگان، با اشاره به نیاز به تحصیلات بیشتر در زمینه مدیریت مالی، مسائل حقوقی و بازاریابی و ارتقاء کارشان، احساس می کنند که توانایی کسب مهارت های کارآفرینی را دانشگاه بدست آورده اند.
طبیعتاَ، اینکه یک هنرمند خود اشتغال و کارآفرین هنری باشید، می تواند زمانی که آمادگی ندارید یک تجربه دلهره آور باشد. اگر شما هرگز تجربه داشتن وظایف اجرایی مانند فاکتور نویسی و بودجه بندی را نداشته اید، ممکن است تردید داشته باشید که ریسک شغلی کنید و به درستی برای هزینه های زندگی خود بودجه بندی نکنید. به همین ترتیب، اگر شما هیچ تجربه ای در مورد شیوه های توسعه کسب و کار لازم برای ادامه موفقیت نداشته باشید، قابل درک است که بترسید از اینکه بر روی پای خود بایستید. با این حال، دقیقا به همین دلیل است که مطالعه SNAAP وجود دارد؛ به دانشکده ها و مدرسه های هنر هشدار دهد که چه چیز در برنامه درسی شان فراموش شده است.
در عین حال، برای کارآفرینان هنری آینده مهم است به یاد داشته باشند که اغلب اوقات، دوره های مدیریت مالی می توانند انتخابی باشند. هر موسسه هنری آموزش دوره ای در این حوزه را لازم نمی داند، و گذراندن آن دوره های خاص کاملاَ به خودتان بستگی دارد. به همین دلیل نیز مطالعاتی مانند این بسیار اهمیت دارند – آنها به شما هشدار می دهند که چه کمبود هایی در تحصیل تان وجود دارد، و کمک می کنند سطوحی که نیاز به تکمیل شدن دارند را بشناسید.
در اینجا دلیل اهمیت توسعه مهارت های کارآفرینی را بیان می کنیم
شناسایی زمینه هایی که ممکن است شما بتوانید مهارت های کارآفرینی خود را با گذراندن دوره های تحصیلی اضافی در کارآفرینی توسعه دهید، در پایان کار به شما کمک می کند. با توجه به مطالعه SNAAP، دانش آموختگانی که قادر به توسعه مهارت های کارآفرینی در دانشگاه هستند، حدود 10 درصد احتمال بیشتری دارد که پس از فارغ التحصیلی از درآمدشان رضایت داشته باشند. همچنین احتمال بالاتری هست که آنها به عنوان هنرمند خود اشتغال کار کنند، و یا به طور خلاصه، در کمتر از چهار ماه شغل در زمینه تحصیلی شان پیدا کنند.
پس برداشت نهایی از مطالعه SNAAP چیست؟ به نظر ما، این نظرسنجی همانطور که برای مدارس هنری و موسسات آموزشی مناسب است برای دانش آموختگان نیز کاربرد دارد. به عنوان یک کارآفرین هنرمند مشتاق، می دانید که راه موفقیت، دقیقاَ کوتاه و هموار نیست، و این مطالعه تنها این مساله را تقویت و تاکید می کند. درک کمبود های برنامه تحصیلی فارغ التحصیلان هنری که قبل از شما بوده اند، این امکان را می دهد که به راحتی بتوانید دوره هایی ممکن است در یک برنامه درسی متداول در هنر برای شما مفید باشد را ارزیابی کنید. همچنین می توانید از مربیانی استفاده کنید که شکاف ها را برایتان پر می کنند در حالیکه شما درگیر روند خود اشتغالی می شوید.
[1] یک بازار کار که به خاطر رواج و شیوع قراردادهای کوتاه مدت و یا کارهای آزاد در مقایسه با مشاغل دائمی توصیف شده است.
مرسی از مطالب خوبتون