تاثیر خلاقیت فردی بر توسعه منابع انسانی
یکی از راههای موفق موجود برای سازمانها در راستای نوآوری و خلاقیت بیشتر، سرمایهگذاری آنها در جهت ارتقای توانایی کارکنانشان در راستای خلاق تر شدن می باشد .سازمانی که صرفاً با تکیه بر طرحها و نقشه های رفتارهای معین و ثابت کار می کند، یک نظام اجتماعی بسیار آسیبپذیر است. امروزه، کار بیشتر مبتنی بر دانش و کمتر سخت گیرانه شده است. در این زمینه، کارکنان می توانند از طریق توانایی در خلق ایدههای جدید و استفاده از این ایده ها به عنوان بلوکهای ساختمانی برای ایجاد محصولات، خدمات و فرآیندهای کاری جدیدتر و بهتر، به ارتقای عملکرد شرکت کمک نمایند. بسیاری از متخصصین و افراد آکادمیک این دیدگاه را تأیید می کنند که ابتکارات و نوآوریهای فردی در رسیدن به موفقیتهای سازمانی و توسعه منابع انسانی بسیار مؤثر است.
تاثیر خلاقیت گروهی بر توسعه منابع انسانی
مشارکت همه جانبه و به ویژه فکری کارکنان سازمان جهت تحقق اهداف آن سازمان ضرورتی اساسی است، چنانچه افراد خلاق و صاحب اندیشه تعالی سازمان با تفکر و خلاقیت مشارکتی سازمان را یاری دهند انواع مسائل سازمانی راحتتر و سریع تر حل خواهد شد. تفکر و خلاقیت مشارکتی، موجب هم افزائی تفکر وخلاقیت تکتک افراد سازمان می شود. لازمه توسعه این تفکر فرهنگ سازی، اصلاح فرهنگ سازمانی و مدیریت فرهنگ خلاقیت و نوآوری در سازمان می باشد. موانعی همچون فقدان انگیزه و عدم اعتماد به کار گروهی، عدم توجه به نظرات کارکنان، نقد ناپذیری، محافظهکاری و مدیریت مستبدانه، از مهمترین موانع تفکر و خلاقیت مشارکتی محسوب می گردد مهندسی مجدد فرهنگ سازمانی، آموزش و فرهنگ سازی، مهندسی مجدد نظام های مدیریتی از جمله نظام پیشنهادات، تقویت کار گروهی و تقدیر از کارکنان خلاق، از جمله مهمترین راهکارهای توسعه فرهنگ خلاقیت مشارکتی در سازمان می باشد (ماهوتی،۱۳۸۷) .
ایده پردازی گروهی: بهترین راه حل برای داشتن ایدهی خوب آن است که ایده های زیادی داشته باشیم. پس ایده پردازی گروهی یعنی جمع آوری تعداد زیادی ایده از افراد گروه ، در مدت زمانی کوتاه. این روش بر اساس عادات تفکر خلاق انفرادی پایه ریزی شده که شبکه ای از تفکر را ایجاد میکند و مزیت دیگر آن عدم تصمیم گیری سریع در مورد صحت ایدهها است و بیشتر تأکید بر کمیت ایده ها دارد در این روش افراد علاوه بر پرورش ایده خودشان، دیگران را نیز در بهبود ایده شان یاری میدهند و یا ایده ها را برای رسیدن به ایده ای بهتر ترکیب می کنند (آزبورن، ۱۹۳۹).
موانع تفکر وخلاقیت گروهی در توسعه منابع انسانی
- فقدان انگیزه و عدم اعتماد: این موضوع عامل بسیار مهمی در عدم توسعه فرهنگ مشارکت است. چنانچه انگیزه ای برای شرکت افراد در یک کار گروهی برای ارائه ایده های مختلف وجود نداشته باشد و بدنبال آن عدم اعتماد تشدیدکننده استمرار این وضعیت می گردد.
- عدم پذیرش انتقاد و عدم تحمل تضاد در سیستم: چنانچه مدیران انتقادی را برنتابند هرگونه تلاش جهت وفاق جمعی بی حاصل است، زیرا انتقاد سازنده از جمله مبانی تفکر خلاق است لذا عدم پذیرش انتقاد و یا عدم تحمل تضاد و اختلاف سلایق به هیچ وجه یک سیستم را به سمت نوآوری و تفکر خلاق گروهی سوق نخواهد داد.
- محافظه کاری و مدیریت مستبدانه: چنانچه مدیران ارشد و حتی میانی سازمان طرفدار حفظ وضع موجود باشند و مخالف هرگونه تغییر و تحولی باشند و از سویی اصولا تفکر حاکم برسازمان استبدادی باشد، تفکر خلاق گروهی ره به جایی نمی برد.
موانع خلاقیت در توسعه منابع انسانی
شامل موانع محیطی و فردی است. موانع محیطی، شامل: ۱٫ جو نامساعد ۲٫ محدودیت ها ۳٫ ارزیابی فشار ۴٫ رقابت ها ۵٫ منابع ناکافی ۶٫ طرح تحقیق ضعیف ۷٫ کشتن ایده ها (میر میران، ۱۳۸۴، ص ۲۰۸).
موانع فردی، شامل: ۱٫ عدم انگیره ۲٫ عدم مهارت یا عدم تجربه ۳٫ عدم انعطاف ۴٫ انگیزه خارجی ۵٫ عدم مهارتهای اجتماعی
در کتاب خلاقیت جوهرهی کارآفرینی جلیل صمدآقایی، موانع خلاقیت را به چهار دسته کلی تقسیم می کند (صمد آقایی ۱۳۸۳، ص ۱۰۲):
الف. موانع محیطی خلاقیت: ۱٫ تاثیرات عوامل اقتصادی محیط ۲٫ تاثیرات عوامل بازار و عرضه کنندگان ۳٫ ویژگی و مشخصات صنعت مربوطه ۴٫ سیاست های دولت ۵٫ عوامل فرهنگی ۶٫ قوانین و مقررات ۷٫ نظام آموزشی و پرورش سنتی ۸٫ وضعیت نظام وظیفه
ب. موانع سازمانی خلاقیت: ۱٫ عدم دسترسی به اطلاعات ۲٫ فقدان ارتباطات افقی و عمودی مناسب ۳٫ اندازه سازمان برای سودآوری ۴٫ انزوا و گوشه گیری مدیریت ارشد ۵٫ ساختار نامناسب سازمان ۶٫ افق زمانی کوتاه مدت مدیران ۷٫ فقدان سیستم پیشنهادات موثر و سریع ۸٫ فقدان لوازم و ابزار لازم ۹٫ فقدان سیستم تشویق و پاداش هدفمند و منعطف۱۰٫ ناسازگاری، استرس و نارضایتی کارکنان ۱۱٫ مبارزات و سیاست بازی های سازمانی ۱۲٫ دلگرمی زیاد از حد مدیر ۱۳٫ فشار به اخذ نتیجه سریع
ج) موانع فرهنگی خلاقیت: ۱٫ مذهب ۲٫ خیال پردازی به معنی وقت تلف کردن، تنبلی و حتی دیوانگی است ۳٫ بازی و بازی گوشی فقط مخصوص کودکان است ۴٫ ترجیح دادن سنت ها به تغییر و تحولات ۵٫ هر مشکلی با پول و تفکر علمی حل می شود.
د) موانع فردی خلاقیت: ۱٫ موانع احساسی – هیجانی خلاقیت مانند ترس از شکست، عدم تحمل مسائل مهم، تمایل به قضاوت در مورد ایده ها، نداشتن هیجان، شور و رقایت پذیری ضعف خیال پردازی ۲٫ موانع ادراکی خلاقیت مانند سختی جدا کردن مسئله از سایر امور، سختی تعریف دقیق و صحیح مشکل، تمایل به محدود کردن قلمرو مشکل، ندیدن مشکل از زوایای مختلف استفاده نکردن از هم حواس ۵ گانه در اینجا ۱۰ عامل مهم شکست خلاقیت و نوآوری در سازمان ذکر میشود:
۱٫ نبود فرهنگی که از خلاقیت و نوآوری حمایت کند؛
۲٫ احساس مالکیت نکردن و از آن خود ندانستن سازمان توسط مدیران؛
۳٫ فقدان یک فرایند گسترده و فراگیر جهت خلاقیت و نوآوری؛
۴٫ تخصیص ندادن منابع کافی برای این فرآیند؛
۵٫ عدم ارتباط بین پروژه ها و طرحها با استراتژی سازمان؛
۶٫ صرف نکردن زمان و انرژی کافی برای رفع ابهامات سازمانی؛
۷٫ ایجاد نکردن تنوع در فرایندها (عقاید مختلف و متضاد)؛
۸٫ توسعه نـدادن ابـزارها و سنجشهـای انـــدازه گیری پیشـرفته؛
۹٫ عدم وجود مربیان و مدیران توانا در تیم های نوآوری؛
۱۰٫ فقدان یک سیستم ایده پرداز مدیریتی؛