گفتگویی در مورد سایبورگیسم
مصاحبه با سایبورگ بریتانیایی "نیل هاربیسون"
در پی ظهور و شکل گیری جنبش ها و مدیوم های جدید هنری از دهه ۶۰، هنرمندانی به دنبال استفاده از بدن خود در خلق آثار هنری بودند. همچنین به وجود آمدن تکنولوژی های نوین و پیوند آن ها با آثار هنری نیز اتفاق شایان توجه دیگری در آن دوران بود. ورود آفرینشگر تکنولوژی در حیطه ی هنربانی نگرش های تازه ای شد که به بدن نیز اجازه ی تغییر، تکامل و خلق حواس جدیدی را می داد. این نگرش منجر به شکل گیری سایبورگ ها(از هم آمیزی بیولوژی و سایبرنتیک) و در پس آن هنر سایبورگ شد. این فرایند در ابتدا شاید با آثار هنرمندانی چون اورلان و استلارک شکل پیدا کرد و در پی آن هنر سایبرنتیک به پیشرفت های دیگری دست پیدا کرد.
از طرفی آرای متفکرانی چون دانا هاراوی، مارشال مک لوهان ، برایان ماسومی و دیگرانی ازاین دست (که البته در اینجا اشاره به نزدیکی فکری آن ها نمی باشد) را نباید در تکامل فکری این جریان نادیده گرفت. در قرن ۲۱ با شدت گرفتن پیشرفت های تکنولوژیک عرصه و مجال برای این هنرمندان نیز گسترده تر و همچنین پیچیده تر شد. نسل تازه ای از هنرمندان جوان مانند نیل هاربیسون، مون ریباس، مانل دی اگواس و … با توجه به مسئله ی بدن و حواس دست به خلق آثاری در مدیوم های مختلف و بینارشته ای زدند و در کنار تولید آثار هنری به تحقیقات علمی و فکری در حوزه ی سایبورگ پرداختند. در مصاحبه ی کوتاه پیش رو نیل هاربیسون از مسیر فعالیت خود و البته وضعیت فعلی و آینده ی سایبورگیسم در جهان سخن می گوید.
نیل هاربیسون اولین سایبورگ شناخته شده به صورت رسمی و قانونی می باشد. او ماموریت خود را کمک کردن به مردم برای پیدا کردن سایبورگ، درون خود تعریف کرده است. وی بنیانگذار بنیاد سایبورگ و از بنیانگذاران کمپانی cyborg nest می باشد. هدف او فراهم کردن بستری امن و مطمئن برای مردم بوده است تا به باز تعریف معنی انسان بودن و به همان اندازه نقشی که تکنولوژی در زندگی ما بازی می کند، بپردازند.
نیل به سادگی از تکنولوژی برای حل مشکل کوررنگی خود استفاده نمیکند بلکه خودش را به عنوان تکنولوژی میبیند. من توانسته ام با نیل در مورد سایبورگیسم و آیندهی آن مکالمه و بحثی داشته باشم. در نوشتهی زیر رونوشت آن مکالمه ارائه شده است.
مورفی: سایبورگیسم همیشه به عنوان رویایی علمی-تخیلی که صدها سال بعد اتفاق می افتد در نظر گرفته شده است. به لطف انجمن رباتیک و همچنین گسترش D.I.Y بیوهکرها در سرار جهان، ما شاهد وقوع آن در امروز هستیم. پیش بینی شما از وضعیت فعلی سایبورگیسم چیست؟
هاربیسون: وقتی من به یک سایبورگ تبدیل شدم ، پیش بینی میکردم سایبورگیسم به عنوان یک جنبش هنری بر پایه ی خلق حس های خود و تولید آثار هنری از میان این حسهای جدید باشد. این شکل از سایبورگیسم هنوز هم اتفاق نیافتاده است، بنابراین من احساس می کنم باید صبر کنم.
مورفی: سایبورگ همیشه شامل این تعریف فیزیکی از همزیستی و ارتباط بین بیولوژی و سایبرنتیک می باشد. از هنگامی که این واژه توسط مانفرد کلینز(۱) در نوشته ی بد نام خودش “سایبورگ ها و فضا”(۲) خلق شد تا به حال این تعریف رایج است. اما آیا معنای دیگری وجود دارد که ما بتوانیم از سایبورگیسم تعریف کنیم؟ برای مثال یک هویت مشابه با مبارزات جامعه ی تراجنسیتی(۳)؟
هاربیسون: اگرچه هر دوی ترنس و سایبورگ ها ممکن است برخی شباهت ها و چالش های سیاسی و زیست شناختی با جامعه ی خودشان داشته باشند، اما یک تفاوت واضح بین اهداف و ریشه های آنها وجود دارد. اهداف عمل تطبیق جنسیتی بدن را تغییر می دهد در حالی که یکی از هدفهای عمل سایبورگ، تغییر ذهن هم میباشد و نه فقط بدن . برای بسیاری از سایبورگها تغییرات بدن یک برآمد است نه یک هدف. تفاوت دیگر در این است که چیزی به عنوان یک بدن سایبورگ منحصر به فرد وجود ندارد درحالی که عمل تطبیق اندام جنسی، بدنهای معلوم مشخصی را در ذهن دارد. من احساس مقداری نزدیکی با مبارزات گونه های ترنس دارم . من احساس می کنم تبدیل شدن به سایبورگ فراتر از جنسیت و فراتر از انسان بودن است و آن درباره ی شناخت خود به عنوان یک ارگانیسم سایبرنتیکی، یک گونه ی جدید که اهداف اش توانایی بقا در فضاهای دیگر می باشد.
مورفی: خط مشی های اجتماعی زیادی وجود دارد که باید ایجاد شود برای اطمینان از امنیت کسانی که مایل هستند این انتقال را انجام دهند. حتی از منظر شرایط عادت دادن مردم به ایده ی تبدیل شدن به سایبورگ. ما در کجای این شرایط دستیابی به آینده ی سایبورگ هستیم؟
هاربیسون: تکامل سیاستهای اجتماعی، جهات و سرعت های متفاوتی براساس هر کشور دارد. بعضی از کشورها قرنهاست از هر نوع تغییر یا پذیرفتن در رسیدن به آینده ی سایبورگ عقب مانده اند. برخی دیگر در شرف تحقیقات و اکتشافات اند. در دهه ی ۵۰ و ۶۰ برخی دولتها شاهد خلق تکنولوژی برای اکتشاف فضا به عنوان یک اولویت مهم بودند. امیدوارم به زودی دولتی را پیدا کنیم که در آن تبدیل شدن به سایبورگ، به عنوان یک اولویت مهم برای گسترش ادراک ما از واقعیت قرار داشته باشد و از این رو به ما اجازه ی ادامه ی اکتشافات نه از آن موقعیتی که هستیم بلکه آنکه می خواهیم باشیم را بدهد.
مورفی: در حال حاضر با توجه به عدم وجود منابع، تکنولوژی و نظارت پزشکی روشهای محدودی برای دستیابی به سایبورگیسم وجود دارد. اما به وضوح آینده ی سایبورگها در افق دید ماست. این آینده را چطور تصور می کنی و مردم در ۱۰ الی ۱۵ سال آینده چه تواناییهایی خواهند داشت؟
هاربیسون: من فکر میکنم در اواخر دهه ی ۲۰ سایبورگ های بیولوژیکی بسیار بیشتری خواهیم دید. نسل پدر و مادربزرگ من ورود تکنولوژی به خانه مردم را دید. نسل پدر و مادر من ورود تکنولوژی به زندگی مردم را دید و نسل فعلی ورود تکنولوژی به بدن های مردم را می بیند. نسل بعدی تکنولوژی را در درون بدن کشف خواهد کرد. بنابراین من مطمئنم راهها ، منابع و پذیرش پزشکی بیشتری حدودا در اواخر دهه ی ۲۰ وجود خواهد داشت.
مورفی: بیشتر از این نمی خواهم وقتات را بگیرم نیل. سوال آخر: با توجه به رشد روزافزون مباحثی مثل سایبورگیسم، تراانسان گرایی(۴)، طول عمر و… چه پیشنهادی داری برای کسانی که به سمت این آینده، که شما در تلاش برای ساختن آن هستید حرکت میکنند؟
هاربیسون: توصیه ی من این است : مراقب باشید که از آینده به عنوان بهانه ای برای نادیده گرفتن زندگی در زمان حال استفاده نکنید و به جای آن وانمود کنید که فردا همین حالا است.
ترجمه: امیر اسفندیاری
این مصاحبه توسط بی.جی. مورفی در ۸ جولای ۲۰۱۸ صورت گرفته است.
(۱) مخترع و دانشمندی که اولین بار واژه ی سایبورگ را در سال ۱۹۶۰ از ترکیب دو کلمه ی ارگانیسم و سایبرنتیکس به کار برد.
(۲) cyborgs and space
(۳) transgender
(۴) transhumanism